تو پای در ره بنه و هـیچ مپرس
که ره خود بگویدت که چون باید رفت
——
اگر انسان ماجراجویی پیشه کند ، بی تردید تجربه هایی کسب می کند که دیگران از آن محرومند
ما برای در پیش گرفتن این سفر، شیر یا خط انداختیم
شیر آمد ، یعنی باید رفت و ما رفتیم
اگر خط هم می آمد و حتی اگر ده بار پشت سر هم خط می آمد
ما آن را شیر می دیدیم و به راه می افتادیم
انسان میزان همه چیز است . نگاه من است که به همه چیز معنا می دهد
ما می خواستیم اینگونه باشد و شد . مهم نبود که آیا شتابزده تصمیم گرفتیم یا نه
مهم آن بود که گام در راهی می گذاشتیم که دوست داشتیم . ما به راه افتادیم و رفتیم و رفتیم
هنگامی که باز گشتیم دیگر آن آدم پیشین نبودیم
عوض شده بودیم . سفر ، نگاه ما را به اوج ها برده بود
بزرگ تر شده بودیم…!
? خاطرات سفر با موتورسیکلت
✏️نویسنده: #ارنستو_چه_گوارا
↩️ مترجم: #رضا_یرزگر
——
We shall not cease from exploration
And the end of all our exploring
Will be to arrive where we started
And know the place for the first time
T.S. Eliot, Four Quartets
—–
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
صائب تبریزی
2 دیدگاه. ارسال دیدگاه
سلام و احترام سفر و مسافرت را خیلی دوست دارم.از دیدن سنگاب های روستای آهنگ بجستان لذت بردیم
با سلام و عرض احترام و مراتب چاکری بسیار خدمت جناب مطهر گرامی:
از مشاهده وب سایت زیبای شما و سفرنامه های بسیار هیجان انگیزی که در این وب سایت به اشتراک گذاشتید بسیار لذت بردم.
بخصوص سفر کویر شما با موتور و خودروی آفرود (به همراه استاد مهرداد قزوینیان و عزیزان دیگری که در این تیم حرفه ای با شما بودند) را برای چندین مرتبه بازبینی کردم و از دیدن این فیلم لذت بی حدودی نصیبی بنده شده و باید اعتراف کنم که هنوز از دیدن پارتهای این سفرنامه اشباع نشده ام.
برای شما و همسفران حضرتعالی آرزوی سلامتی ، موفقیت و والاترین شایستگی ها را خواهانم……