غور در وادی آفرود – قسمت اول
اندر معانی و تعاریف آفرود
. . . و ” آفرود ” را جمهور محققین عقیدت بر اینست که این لغت از بلاد فرنگان آمده و آن اینگونه باشد که فردی یا جمعی با مرکب یا مراکب خود که به روایتی ” فورویل ” و به روایت دیگر ” دو دِف ” باشند ، از طُرُق و شَوارع بِدَر شدندی و همی سر به کوه و بیابان و جبال رُمول گذاشتندی .
از مولانا ” شیخ حسین بن آذری ” در رساله ” احسن الآفرودین فی جبال المازندران و الگیلان ” روایت است که از جمله ملزومات فاعل آفرود یعنی آفرودر ، همانا سِعِه نظر و قوت بَصَر و سرعت عمل باشد .
و نیز از شیخ ” ابوالجیپ ابن آمریکی ” شیدالله ارکانه* در رساله ” تشنجات المراکب فی بلاد العجم ” آمده که جماعت مبتلا به آفرود ، بطور متصل و مکرر از جبال و شنهای انباشته رمول با مراکب خود بالا و پایین جهیدندی