قسمت هفتم – اندر وادی مَرکب دوچرخ یا موتور

اندر وادی مَرکب دوچرخ یا موتور – مکتوب هفتم

به تبع مکتوبی که در ایام ماضیه* ، اندر تعاریف و معانی “آفرود” تحریر و تقریر* گشت ، اذناب* و انصار* و ایادی* همی پای فشردند که اندر مَرکب دوچرخ یا همانا موتور نیز تَتَبُع* و تَلَمُّذ* گردد . فلذا بعرض میرساند ، چندی بود قصد داشتم به معرفی این مَرکَب محبوب القلوب ، یعنی موتور ، بپردازم و چون سَراچه* ضمیرم در این باب از پرتو خیال ، منَوّر و از آنجا که استدراک* حوادث و استعلام وقایع ، از جمله وظایف هر موتور سوار دل آگاه است ، همه روزه به معابر و محافل و مناطق موتورسواران و همچنین رسانه های ضالّه ای* همچون اینترنت شدمی و در استخبار* و استطلاع* نکات و کنکاش و کشف مشاهیر این فنّ ، صرف همت کردمی .

حال بقرار معهود* ، از جهت تحکیم اقوال و تثبیت این سنت وجیهه* ، به معرفی این مَرکب مشهور میپردازیم :
. . . و اما موتور ، بر وزن شُتُر ، عِندَالعُرف* ، مَرکبی آهنین ( ویا آلیاژ آلومینیم همراه با فیبرکربن ) باشد بسیار سخت پیکر ، که یکی از اجزاء اصلی آن بقول فرنگان ، “انجین” است و قدرت از آن به یاری و همکاری آلات دیگری بنام “صفحه کلاچ و گیربکس” ، در شَراشِر* وجود مَرکب ، منتشر و جاری شده و به مَدد آن ، گُسیل طُرُق* و شَوارع* و خارج آن یعنی “آفرود” دارند و اقطار* و امصار* درسِپُرَند و به اندک اشاره راکب آن ، نعره کشان ، جبال و دشت و بیابان و ایضا رُمُول* زیبا ، بزیر آورند و از صفات دیگر این مَرکب ، منظر آنست که دیده صاحب نظران به مشاهدت خیره کرده و صدای آن نیز بقسمی باشد که دل خائف* از قفای* قصب* لرزیدن گیرد . خصوصا اگر اگزوز آن “آکروپاویچ*” باشد .

در رساله “احسن الآفرودین فی جبال الرمول الورزنه*” ، روایت است که جماعت شباب* ، گزینش موتور بدان جهت کنند که از قُیُود مُشَدّده و اصول مُسَلَّمه رانندگی مراکب در شهر ، رُخ تابند و همی سر به کوه و بیابان و جبال رمول گذارند.

. . . از مولانا “شیخ علی ابن منافق” ، ادام الله آفروده ، ملقب به “احسن الراکبین فی موتورال کی تی ام” ، که دارای مقامی شامخ* و منزلتی باسق* میباشد ، در رساله “تشنجات الموتور فی جبال الدُرفک والطالکوه” آمده ، از جمله واجبات خصوصیات راکب موتور، همانا ، سِعّه نظر* و قوت بصر* و سرعت عمل باشد . خصوصا هنگام شیب زدن .

و اما این مرکب دارای اقسامی است که درباره احسن آن ، جمهور محققین را عقیدت یکسان نیست . پاره ای برآنند که نوع دوزمانه آن دارای مرتبتی والاست و بخاطر وزن کم آن ، راکب را در هر شرایطی به سر منزل مقصود رساند و عده ای را نیز رای بر آنست که نوع چهار زمانه انژکتوری آن از حیث خطی – Linearity – بودن پاسخ آن به گاز دادن و صناعت پیشرفته آن ، بی رقیب و بی همتاست .

از “ابواآفرود ابن موتورساز” ، ادام الله بقاء ، در رساله “ال کی تی ام فی صناعت الاتریش” آمده ، از جهت الزام حُجَّت* و اقامت بَیِنَت* ، در سرافرازی موتورهای دو زمانه همین بس که طبیب مشهوری همچون “شیخ سید علیرضا” با این مرکب دوزمانه ، طی پرشهائی که فرنگان به آن تیک آف و عجمان به آن تک چرخ گویند ، در جبال عظیم کلاردشت و طالکوه ، آنچنان اطوار غریبه و حالات عجیبه ای از وی با موتور ظاهر گشت که یاران جملگی برجای خشک و متحیر از این همه مهارت و تسلط وی بر این مرکب دو چرخ شدند و این چنین بود که جمهور اَذناب و انصار ، آوازه اشتهار* وی به گنبد دوار* رسانیدند . باشد که همیشه کِسوت موتورسواری ایشان مُطرَز* و در تَواتُر* آفرود مُوَیَّد* گردد .

ولی آن فرقه دیگر ، یعنی 4 زمانه ، بَیّنِه* و مستنداتی از خصایص شیخ علی ابن بهرامی ، طَوَلَ الله عمره* ، که تشعشعات کوس جلالتش* همه جا را مُنَوَّر و دولت و صولت* او از عالی* تا دانی* را فرا گرفته ، تذکره ای جاری و ساری نموده اند که با هزاران بینه و ادِلّه* فنی و مستندات کارخانه ای ، ثابت مینماید که در وادی موتور ، فقط 4 زمانه و لا غیر .

نامبرده در “آوانما” یا آنطور که فرنگان گویند ، “ویدئو کلیپ” هائی که در رسانه های ضاله ای همچون “الفیسبوک” و “الیوتیوب” بطور مستند مَضبوط* است ،

با این مرکب 4 زمانه در رمول زیبا آنچنان یَمین و یَسار* و اصول و افنان* را کاویدندی که یاران جملگی مدهوش هنرنمائی آن شخص گردیدندی و از فرط استعجاب* ، گریبان دریدندی و سر به کوه و بیابان گذاشتندی !! یاللعجب !

نتیجه آخر اینکه ، چون از دیر باز بین این دو فرقه آنچنان جنگهای مهیبی در جریان بوده که از حیث وسعت تخریب و کشتار ، جنگهای صلیبی به پای آن نرسد و تا به امروز نتوانسته اند این دو به یک توافق مرضی الطرفین* برسند و از متون بدست آمده زیر خاکی نیز ، مشخص شده که از عهد هخامنشیان تا به امروز “کل کل” این دو دسته ادامه داشته است ، فلذا بر افراد صاحب خرد است که از میان انبوه اَدِلّه و بَراهینی که از هر دو فرقه 4 زمانه و 2 زمانه ساری و منتشر است ، خود راسا به حقیقت دست یابند .

والله اَعلَم بِالصواب
زمستان سنه 1394

• نوشته : شیخ سروش ابن مطهر ، ملقب به کثیرالسفر فی الدنیا ، علی پاجرو والسایرالمراکب الفُورویل درایو و بعضا موتورهای کی تی ام .
• الهام گرفته از کتاب التفاصیل نوشته فریدون توللی .
– ماضیه : گذشته
– تقریر : بیان و قول و شرح
– اذناب : دنباله روها
– انصار : یاران
– ایادی : دستها ( منظور اطرافیان است )
– تَلَمُّذ : آموختن
– تَتَبُّع : پژوهش
– سراچه : خانه کوچک
– استدراک : درک کردن
– ضالّه : گمراه
– استخبار : کسب خبر کردن
– اِستطلاع : کسب اطلاع
– مَعهود : پیمان کرده شده
– وجیهه : درای حسن و جمال
– عندالعرف : طبق عرف و عادات جامعه
– شَراشِر : تمامی تن
– طُرُق و شَوارع : جاده ها و راهها
– اقطار : کرانه ها
– امصار : شهرها
– رُمول : جمع رمل – تپه های شنی
– خائف : ترسیده و ترسان
– قفا : پس سرو گردن
– قصب : پشت
– آکروپاویچ : نوعی اگزوز حرفه ای
– ورزنه : نام آخرین شهر کنار زاینده رود
– شباب : جوانان
– شامخ و باسق : بلند – مرتفع
– سعه نظر : بلند نظری
– قوت بصر : بینائی قوی
– حجت و بینت : دلیل
– اشتهار : شهرت به فضیلت
– گنبد دوار : کنایه از آسمان
– مُطرَز : زینت داده شده و طراز کرده شده .
– تَواتُر : پیاپی آمدن یا پس یکدیگر آمدن .
– موَیَّد : قوت داده شده . نیرو داده شده .
– بَیّنِه : دلیل
– طَوَلَ الله عمره : عمرش طولانی باد
– کوس جلالت : حجم شکوه و عظمت
– صولت : هیبت
– عالی تا دانی : بالا تا پائین
– ادله : دلایل
– مَضبوط : نیک نگاهداشته و حراست شده
– یَمین : سمت راست
– یَسار : سمت چپ
– اَفنان : شاخه ها
– اِستِعجاب : شگفتی
– یاللعجب : شگفتا – عجبا
– مرضی الطرفین : مورد رضایت دو طرف