غور در وادی آفرود ( ببخشید ، اختلاس ، چون ربطی به آفرود نداره ) – قسمت ششم
مکتوب ششم : اختلاس
یاران و هم نوردان آفرود را جملگی عقیدت بر اینست که همچنان در وصف آفرود و حوزه وسیع آن ، بالَاخص آفرود با مرکب دوچرخ ، یعنی موتورسیکلت ، قلم زده شود ولیکن با عنایت به اخبار جاریه و ساریه !! در باب “اختلاس” ، و پس از غور و تفحص* در متون کتب قدیمی و زیرخاکی ، مشخص گردید که این قضیه مسبوق به سابقه* بوده و ایرانیان از دیرباز به هنر! مخالسه مزیَّن بوده اند ، برای نمونه ، قطعه زیر که تلخیصی است از فریدون تولّلی در کتاب “التفاصیل” ، که در حدود سالهای 1320 تا 1324 نگاشته شده است، معروض میگردد :
. . . و اختلاس بر وزن اسکناس ، اندر لغت سرقت را گویند و اخصّ آن سرقت دیوانیان* است از خزانه و در تسمیه این کلمه ، عقاید متفاوت است . زُمره ای کتابت آن با (صاد) کرده و ریشه آنرا “خلوص” دانسته اند و حُجت ایشان اینکه ، مامور مُختلس را ارادت و اخلاص چنانست که کیسه خویش از خزانه دیوان فرق ننهد و جدائی در میانه نبیند . چنانکه شاعر فرماید :
خلوص نیت و اخلاص چون به پیش آمد /// ز جیب خویش مَنِه فرق ، جیب دولت را
بِبَر زکیسه دیوان و قصر و کاخ بساز /// بخویش راه مده خواری و مذلّت* را
گروهی دیگر اختلاس را از “اختلال حواس” گرفته و بهمین علت مختلسین را از سیاست و مجازات معاف دانسته اند.
ز اختلال حواس است اختلاس ، اِیدوست /// که هوشیار ، بدین کار تن نخواهد داد
جنون محض بود ورنه مرد روشن رای /// تن از برای یکی پیرهن نخواهد داد
خواجه علی طفیلی در رساله “مصباح المختلسین” ، اختلاس اندک را تحریم فرموده و حجتی که آورده اینست که چنین مختلس را یارای ارضای فراتران* خود نیست و گاه باشد که مُغرضین بر وی حَسَد برند و بزندانش اندازند.
در پی دانه مرو همچو کبوتر که ترا /// عاقبت بهر یکی دانه بدام اندازند
صید کن شیر صفت ، نیم بخور ، نیم ببخش /// تا بهرجا که روی بر تو سلام اندازند
و بر مختلس است که در امر اختلاس ، همت بلند دارد و از مسروقات خویش بخشی گران ، نثار فراتران کند و بقیّت* آن بنام خویش و پیوند بکار ابتیاع ضیاع* زند و عمر در شادکامی بسر آورد. که گفته اند :
تو دزدی میکن و در کیسه انداز /// که دزدان راست در این ره سرودی
اگر دزدی نباشد در ادارات /// در استخدام دولت نیست سودی
———————————————————-
صفحه 274 از کتاب التفاصیل . نوشته فریدون توللی
– غور و تفحص : بررسی و تحقیق
– مسبوق به سابقه : دارای پیشینه
– دیوان : در اینجا به معنی دولت
– دیوانیان : دولتی ها
– مذلت : خواری
– فراتران : دوستان – اطرافیان
– بقّیت : باقیمانده – تتمه
– ابتیاع ضیاع : خریداری آب و زمین و درخت
3 دیدگاه. ارسال دیدگاه
با سلام. ممنون از اشتراک این متن نز زیبا. با اجازه شما از متن تایپ شده شما کپی کردم در یک متن پژوهشی. سپاس فراوان
جالب بود اقا سروش – ممنون
متشکرم حمید آقا .